Friday, April 29

بغضی خفته

و ما که همچنان عکس پشت صفحه ی کامپیوترمان «میر» است.

Thursday, April 28

ای خدا بی آرزو موندم

من برای زنده بودن جست و جوی تازه می خواهم
خالی ام از عشق و خاموشم، های و هوی تازه می خواهم


پ.ن : جست و جو- ابی -آلبوم عطر تو

Wednesday, April 27

دعوت به مراسم گردن زنی

همه اون بی شعورهای نفهم
همه اون گاوهایی که تو تاکسی کنارت نشستن و دستشون رو تو دماغشون می کنن
همه شون رو باید از دماغ آویزون کرد

Tuesday, April 26

تلخي بي پايان

يه روزي حتما اين کارو مي کنم

يه آمفي تئاتر کرايه مي کنم

همه اون کسايي که در حقشون نامردي کردم، تموم دخترايي که باهاشون رابطه داشتم

تموم کسايي که بهشون خيانت کردم

همه رو جمع مي کنم و ميرم بالا

شروع مي کنم قصه زندگيم رو با همه جزئياتش تعريف مي کنم

با همه وقايعش

بعد همون بالا يه سيگار روشن مي کنم و همراه با چاي تمومش ميکنم

و تمومش مي کنم

Monday, April 25

شرح درد اشتياق

کلا اعتياد آدم رو از نظر مالي به خاک سياه مي نشونه

چه اعتياد به سيگار باشه، چه اعتياد به کتاب با اين قيمت هاي بالا

Sunday, April 24

پرسه هاي نيمه شب

هميشه مشکلات از اوني که فکر مي کنيم خيلي بيشترند

به همين دليله که هميشه هم بهگه خوري مي افتيم

Friday, April 22

خدا سرش شلوغه

شاید، کاش، این درد، دردِ آخر بود

Monday, April 4

از هدف تا وسیله

همیشه دوست داشتم فوتبالیست بشم، در نقش مهاجم
فقط به خاطر دلقک بازی های بعد از گل زدنش

Sunday, April 3

دردِ بی دردی

چه تعطیلات مسخره ای بود

توش هیچ کاری نکردم اما آخرش برام استرس کارهای نکرده رونیاورد !

پ.ن : بد دردیه به خدا

Saturday, April 2

خودِ خدا

خیلی سخته برای یه بچه 13 14 ساله که میخواد بره اخراجی ها3 رو ببینه، توضیح بدی که چرا این ده نمکی قاتله، آدم بی شرفیه

تُف

Friday, April 1

موضوع انشا : تعطیلات خود را چگونه گذراندید

هر چند تعطیلات به سرعت گذشت
من هم مثل همیشه و همه شما، از تعطیلات هیچ استفاده مهمی نکردم
اما اصلا برام مهم نیست
بر خلاف شما